آیا به دنبال یادگیری اصطلاحات بانکی به زبان انگلیسی هستید؟ در این مقاله، با مهم‌ترین اصطلاحات بانکی آشنا می‌شوید و مثال‌های کاربردی همراه با ترجمه فارسی آن‌ها را خواهید دید. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا در تعاملات مالی خود به زبان انگلیسی موفق‌تر عمل کنید.

1. Bank Account

معنی: حساب بانکی
جمله مثال: I need to open a bank account to receive my salary.
ترجمه: من نیاز دارم یک حساب بانکی باز کنم تا حقوقم را دریافت کنم.

2. Savings Account

معنی: حساب پس‌انداز
جمله مثال: I transfer some money to my savings account every month.
ترجمه: من هر ماه مقداری پول به حساب پس‌اندازم منتقل می‌کنم.

3. Checking Account (Current Account)

معنی: حساب جاری
جمله مثال: Most of my transactions go through my checking account.
ترجمه: بیشتر تراکنش‌های من از طریق حساب جاری‌ام انجام می‌شود.

4. Deposit

معنی: واریز
جمله مثال: I made a deposit of $500 into my account yesterday.
ترجمه: من دیروز واریزی به مبلغ 500 دلار به حسابم انجام دادم.

5. Withdrawal

معنی: برداشت
جمله مثال: I need to make a withdrawal from my account to pay for my groceries.
ترجمه: من نیاز دارم از حسابم برداشت کنم تا هزینه خرید مواد غذایی را بپردازم.

6. Interest Rate

معنی: نرخ بهره
جمله مثال: The interest rate on my savings account is quite low.
ترجمه: نرخ بهره حساب پس‌انداز من نسبتاً پایین است.

7. Loan

معنی: وام
جمله مثال: I applied for a loan to buy a new car.
ترجمه: من برای خرید یک ماشین جدید درخواست وام دادم.

8. Mortgage

معنی: وام مسکن
جمله مثال: Paying off a mortgage can take many years.
ترجمه: تسویه کامل وام مسکن ممکن است سال‌ها طول بکشد.

9. Credit Card

معنی: کارت اعتباری
جمله مثال: I use my credit card for most of my online purchases.
ترجمه: من برای بیشتر خریدهای آنلاینم از کارت اعتباری استفاده می‌کنم.

10. Debit Card

معنی: کارت نقدی
جمله مثال: My debit card allows me to spend money directly from my bank account.
ترجمه: کارت نقدی من به من اجازه می‌دهد که به طور مستقیم از حساب بانکی‌ام پول خرج کنم.

11. Overdraft

معنی: برداشت اضافه
جمله مثال: I was charged a fee for going into overdraft on my checking account.
ترجمه: من به خاطر برداشت اضافه از حساب جاری‌ام جریمه شدم.

12. Balance

معنی: موجودی
جمله مثال: Check your account balance regularly to avoid any surprises.
ترجمه: موجودی حساب خود را به‌طور منظم بررسی کنید تا از هرگونه شگفتی جلوگیری کنید.

13. Statement

معنی: صورت‌حساب
جمله مثال: I receive a monthly statement from my bank detailing all transactions.
ترجمه: من هر ماه صورت‌حسابی از بانک دریافت می‌کنم که تمام تراکنش‌ها را به تفصیل شرح می‌دهد.

14. Transfer

معنی: انتقال
جمله مثال: I need to transfer money from my savings account to my checking account.
ترجمه: من نیاز دارم پولی از حساب پس‌اندازم به حساب جاری‌ام انتقال دهم.

15. ATM (Automated Teller Machine)

معنی: دستگاه خودپرداز
جمله مثال: I used the ATM to withdraw cash from my account.
ترجمه: من از دستگاه خودپرداز برای برداشت پول نقد از حسابم استفاده کردم.

16. Direct Deposit

معنی: واریز مستقیم
جمله مثال: My salary is deposited directly into my bank account through direct deposit.
ترجمه: حقوق من از طریق واریز مستقیم به حساب بانکی‌ام واریز می‌شود.

17. Account Holder

معنی: صاحب حساب
جمله مثال: The account holder is responsible for all transactions in the account.
ترجمه: صاحب حساب مسئول تمامی تراکنش‌های موجود در حساب است.

18. Certificate of Deposit (CD)

معنی: گواهی سپرده
جمله مثال: I invested in a certificate of deposit to earn a higher interest rate.
ترجمه: من در گواهی سپرده سرمایه‌گذاری کردم تا نرخ بهره بالاتری کسب کنم.

19. Collateral

معنی: وثیقه
جمله مثال: The bank required collateral for the loan to ensure repayment.
ترجمه: بانک برای وام وثیقه‌ای را برای تضمین بازپرداخت طلب کرد.

20. Equity

معنی: حقوق صاحبان سهام
جمله مثال: The equity in my home has increased significantly over the years.
ترجمه: حقوق صاحبان سهام در خانه‌ام طی سال‌ها به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است.

دسته بندی شده در: